سربار هستم....................یاس کبود حیدر کرار هستم
دو ماه و اندی..................در بسترم افتاده ام بیمار هستم*
دست خودم نیست..............مجروح روز حمله ی اشرار هستم
کارم تمام است................زخمی تیغ و ضربه ی مسمار هستم
خوابی ندارم....................از درد پهلو تا سحر بیدار هستم
مویم سپید و....................چون پیرزن ها دست بر دیوار هستم
جارو به دستم..................من خانه دار حضرت سردار هستم
****
دیگر علی جان................گوشت به من باشد پی غمخوار هستم
مردم نیایند.....................دنبال چندین محرم اسرار هستم
تعارف ندارم...................از اولی و دومی بیزار هستم
الحمدلله.........................فردا کنار احمد مختار هستم
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
شهداء شرمنده ایم ،
شعر در متن ،
،