هربال و پری لا یــق پرواز که نیست
گیرم که پرش باز شود باز که نیست
بر چـــنبر اســمانی چــرخ کبود
ابری به تقاضای زمین بال گـشود
چون مشت گره خورده یک ایل شدند
بر لــشکر ابرهــه ابابــیل شدند
از صورتــشان نـور خدا حــاکی بود
نقطه سـر خط لباسـشان خاکی بود
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
شعر در متن ،
،