خواب دیدم
خواب دیدم خواب این که مرده ام.............. خواب دیدم خسته و افسردهام
روی من خروارها از خاک بود................. وای قبرمن چه وحشتناک بود
تا میان گـــــوررفتم دل گرفت..................... قبرکن سنگ لحد را گلگرفت
بالش زیرسرم از سنگ بود.................. غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود
ناله می کردم ولیکن بی جواب................ تشنه بودم تشنه ی یک جرعه آب
خسته بودم هیچ کس یارم نشد.................... زان میان یک تن خریدارم نشد
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
شعر در متن ،
،